Tuesday, March 11, 2008

112

من : سگ ٫ من : کله ای توی برف. من ٫ خسته ٫ کلافه ٫ هایپر ٫ با بهترین کار دنیا٫ زنهای زجه زن ٫ صداهای خسته ٫ آدمهای هار ٫ من : هار ٫ آدمهای ترسو ٫ "آدمها از سایه خودشونم می ترسن " من ترسو ٬ من قهرمان٬ من با کاری مزخرف ٫ پرونده های بد رنگ ٬ آدمهایی با تنه همستر روی چرخ ٫ آدمهای بی صورت توی جیم ٫ زنهای حامله ٫ زنهای مادر ٫ زنهای خسته ٫ میگرن ٫ میگرن ٫ میگرن ٫ تلفن ٫ آدمها زیاد حرف میزنند ٫ آدمها حرف میزنند ٫ آدمها چرا حرف میزنند؟ دختر بچه های صورتی ٫ راه پله های دراز ٬ درهای بسته ٫ دهنهای باز ٫ دستهای بسته ٫ بوسه ! بوسه ؟؟؟ هه ! همه دارند میزایند ٫ متافریکلی ٫ نه جدا به معنای کلمه . سریالهای مزخرف ٫ آدمها سر و صدا میکنند ٫ پرنده ها سر و صدا می کنند ٫ کانسپت میگرن . من همچنان هار ٫ من همچنان ساکت ٫ من بی تو عادی شده ٫ من بی من هم عادی شده ٫ من بی سایه ٫ بی حرف ٫ خالی خالی خالی خالی.