Monday, April 14, 2008

اولی فارسی رو با لهجه غلیظ حرف میزنه انگلیسیش هم اونقدر خوب نیست . از من کوچیکتره مدرسه هم نمیره . عوض تمام اینها دوتا چشم آبی درشت داره و دستهای کشیده . هیچ چیز مشترکی نداریم ولی با اینحال مدام زنگ میزنه یا تکست میزنه . و باید اعتراف کنم که من این توجه رو دوست دارم . حتی با اینکه این توجه گاهی خیلی جنسیه.

دومی. هنرمنده ٫ سالهاست که همدیگر و میشناسیم دورا دور . قشنگ حرف میزنه و میشه ساعتها باهاش خندید. هیچ چیزی بینمون نیست ولی هربار که به رسم سلام و احوال پرسی بغلش میکنم یک چیزی جرقه میزنه به دوستی گفته بود که براش جذابم گویا ولی قدمی بر نمیداره و حتی یک چهارم توجه اولی رو هم بهم نمیده .


با این حال من هنوز هم حوصله ام شدیدا سر رفته .