Saturday, June 14, 2008
درد آبا اجدادی .هزار و پونصد میلی گرم قرص مسکن . تن برهنه زیر دوش و نگاهش روی تنم وقتی که بی وقفه حرف میزنیم . هزار و پونصد میلی گرم قرص مسکن روی معده خالی . بی حسی . بی حسی . بی حسی . شهر تاریک . شهر بی فرشته . فرشته توی ماشین . درد درد درد . معده خالی قرص زیاد = ..... . اتوبانهایی تاریک . درد درد درد . همه دروغ میگن وقتی میگن که رابطه برای آدم خوبه که سه سال تجربه خوبه . آدمها مثل سگ دروغ میگن منم مثل سگ دروغ میگم وقتی میگم می ارزید . هزار پونصد میلی گرم بی حسی با حالت تهوع . میگرن یا معده درد؟ انتخابی نداری عزیزم .