Saturday, November 22, 2008
دیشب که گفت میخواد بیاد سکوت من از سر بی رحمی نبود که هنوز بعد این همه مدت این دل کم رسوا نیست . سکوتم از سر ترس هم نبود ترس شکستن . دوباره . از سر این بود که این داستانها قراره بی درد باشه یا حداقل کم دردتر از این حرفها . که تو تاریکی شب سخته چسبیدن به منطق و عقل . شاید فرصتی دیگر وقتی که هوا روشن باشه .