Monday, December 8, 2008
عادت یا دور شدن از واقعیت؟ شهرزاد میگه که نمیفهمه من رو که من اشتباهی میکنم خطر ناک. اون یکی میگه خودت میدونی داری چی کار میکنی فقط میترسم که دردت بیاد دوباره که حقت نیست . قرصهای کوچیک سفید روی پاتختی واقعیتی که نمیشه ازش دور شد . ما باهم راجب شریعتی حرف میزنیم من میگم احساسی بود او میگه که اسلام رو باید از دید سنت شناخت نه اینکه با سوشیالیسم قاطیش کرد ۴۸ ساعت پیش کسی دیگر هم همین حرف رو زده بود مردی که با او بی شباهت نیست . مردی توی بیوگرافیش نوشتن با دختری ازدواج کرد چون خانواده ها میخواستن . من ملافه ها رو عوض نمیکنم . به شهرزاد میگم اگر که خوابهام تعبیر شد واسه این نبوده که اون شب بخصوص من خیلی زن جذابی بودم یا به طور خیلی غریبی نتونسته ازم بگذره فقط برای این بوده که اسلام رو باید از توی سنت شناخت . من هم قبول خواهم کرد نه بخاطر شناخت اسلام بخاطر ملافه هایی که خاطره ها تو خودشون نگه میدارن . خاطره هایی که میتونن اشتباههای خطرناک باشن که میتونن فقط خواستن بیشتری با خودشون بیارن .