Thursday, January 1, 2009

حالا گیرم بی حساب و کتاب . بدون اخلاقیات یا اتیک. سرزده پر درد . حالا گیرم با یک سنگ این وسط که بشه دلیل واسه یک مشت آدم که بگن عشق به همین نرسیدنشه . 
اما این دلیل نمیشه که تو انقدر آدم مزخرفی باشی . باورکن ما یک غلطی کردیم و عاشقت شدیم اما یادت نره که تو معشوقی از روی کرم ما من هم نباشم تو میشی یکی مثل بقیه . حالا درست که ما مرده این عاشقی شدیم و این همه کش و قوص و این همه درد اما باور کن داری فشار زیادی میدی همین روزهاست که از خواب پاشم و اصلا یادم نیاد که چرا گذاشتمت روی اون سکوی طلایی . گفته باشم فقط.