Sunday, November 11, 2007
راستی تیمسار این روزها دروغ میگویم . شب ها ترسناک شده اند . تیمسار کاش نرفته بودید برای من که توفیری نداشت اما کاش نرفته بودید. بحث تنهایی با شما مسخره است کسی که اسمش دوست خدا باشد و من ازخانومها حرفی نخواهم زد . هنوز بعد از این همه سال لای قران خطی و کتاب حافطتون پره نامه است با جای لب در کنارش و عکس زنهایی با دمان های سفید خالهای قرمز. تمیسار شاید اگر بودید بودن من رنگ دیگه ای بود.