Friday, August 22, 2008
ببین دوست عزیز بذار بهت بگم من که شز دقیقا چیه . شز یک عدد موجوده با لباس راحت ولو توی حیاط که سه ساعته از جاش بلند نشده حتی با این که جیش داره از بس هر یک ساعت یک بار چایی خورده . شز نمیدونه که موس موهاش و کجا گذشته و زنگ میزنه سر کار از من مپرسه بعد زنگ میزنه به سینا سراغ کلید ماشینش و میگیره . شز خیلی خوش اخلاق نیست ولی بطور حتم نرمه . وقتی وایمسته .پاهاشو یک متر باز میکنه وقتی هم میخواد خرت کنه نیششو باز میکنه بعد همونطوری زل میزنه بهت . واسه یک تیکه شکلات هم به مبلغ دوزار میفروشتت . آهنگ مورد علاقه این موجود کلاغهاست همون که آقاهه چه چه میزنه که غروبا که میان خونه کلاغا آهان همون . تمام کتابهای کتاب خونه من و خونده خودش ولی سه قفسه کتاب نخونده داره . بعد هشت سال هنوز که هنوزه مامانی که حرف میزنه هی این لبخند میزنه و از خنده به خودش میپیچه . با راستین مسابقه آروغ میزاره بعد حاضر هم نیست که به اون بچه ۵ ساله بگه آقا تو بردی. شز بوی سیب سبز میده ولی خودش آبی فیروزه ای. شز کلی چیزهای خوبه و کلی چیزهای عجیب که خوب عادی شده بهرحال .