به مامانم میگم که بلاخره فهمیدم میخوام چی کار کنم بعد این لیسناس یک جوری نگاهم میکنه انگار سوسک دیده بعد میگه -بسم الله خدا رحم کنه باز میخوای گیر بدی به کس و کون ملت دیگه حتما . میگم نه میخوام برای فوق لیسانس بمونم همین دانشگاه فوق رو روانشناسی بگیرم بعد برم یک دانشگاهی که مطالعات مذهبی درس میدن دکترام واونجا بگیرم . میگه -مطلعات مذهبی؟ -میگم خوب یعنی در واقع کشیش تولید میکنند اما دکترا هم میدن . میگه یعنی میخوای بری بایک مشت کشیش کتالیک بری دانشگاه که دکترا بگیری؟ میگم آره . میگه خوب کس خلی مریضی مشکل داری وگرنه اصلا آدم سالم مگه لیسناس مطلعات جنسی و زنان میگیره بعد بره دوسال روانشناسی بخونه بعدشم بره مدرسه مذهبی؟ که چی آخه خوب خله دیگه !!
به شهرزاد میگم بعد دانشگاه رو توصیف میکنم که نزدیک برکلی بعد ربای و کشیش تولید میکنه بعد چقدر خداست یک چند دقیقه هیچی نمیگه بعد میگه خوب بگو میخوای بری قم دیگه . بعدشم اومدم خونه من تو آشپزخونه گرفته که نکن اینکارارو من میخوام دگتر شم تو هم قراره بری دکترای روانشناسی بگیری بعد اگه تو بری منم بی خیال میشم میرم فلسفه میخونم میشم شان کلسی نکن این کارارا رو
ولی خدا وکیلی قم رو خوب اومد.
به شهرزاد میگم بعد دانشگاه رو توصیف میکنم که نزدیک برکلی بعد ربای و کشیش تولید میکنه بعد چقدر خداست یک چند دقیقه هیچی نمیگه بعد میگه خوب بگو میخوای بری قم دیگه . بعدشم اومدم خونه من تو آشپزخونه گرفته که نکن اینکارارو من میخوام دگتر شم تو هم قراره بری دکترای روانشناسی بگیری بعد اگه تو بری منم بی خیال میشم میرم فلسفه میخونم میشم شان کلسی نکن این کارارا رو
ولی خدا وکیلی قم رو خوب اومد.