Saturday, March 7, 2009

میدونم که خوابم ولی مدام چشمهام و باز میکنم و شب و شده و مردی روی تخت خوابیده با خودم تکرار میکنم که من خواب میبینم دوباره چشمهام و باز میکنم اما همچنان شب و توی اتاق خودمم به خودم میگم امکان نداره من الان چشمهام باز بود . من الان بیدار بودم پس امکان نداره این فقط یک خوابه مرد روی تخت بر میگرده طرفم حتی نمیدونم کیه باز به خودم میگم این فقط یک خوابه فقط سعی کن بیدار شی بیدار شو بیدار شو .