رومیزی نارنجی و پهن میکنم روی میز بیرون . میوه ها رو با دستمال خشک میکنم میچینم توی ظرف . کاسه های سفالی که از اصفهان خریدم و در میارم . توی بزرگها گوجه سبز میرزم میزارم کنار میوه و سالاد که میره توی یخچال. تو کوچیک های که تهش مرغ داره و چهار تا بودن اما یکیش شکست تو یکیش هومس میریزم به نیت خالد توی یکی دیگه الویه میرزیم اگر هالی لوبیا پلو دوست نداشت مجبور نباشه بخوره و توی سومی ماست . کاسه هارو میچینم توی یخچال کنار ظرف نون خامه ای ها . ظرف میوه و گوجه سبز و میارم توی حیاط . فقط بطور قطع میدونم که لوبیا پلوم حتما شفته میشه به یاسی میگم که بهشون میگم این رسم ایرانی هاست که پلوهاشون شفته باشه اونم در جواب میگه اصلا لوبیا پلو شفته اش حال میده .
تو تمام این مدت هم آقا باغچه رو بیل میزنند .