Thursday, December 30, 2010

خورشید

خواب دیدم که ملت دارن روضه میخونن . بحث صلح اما حسنه و جنگ امام حسین . . روسری سفید سرم بود . تو یک گوشه ای نشسته بودی . کسی بهت گفت بیا راجب امام حسین حرف بزن . من به این فکر کردم که خدا کنه دهنت و باز نکنی که بفهمند چقدر جات اینجا نیست . از بین آدمها رد شدم نشستم ربروت . سرم و بغل کردی . گوشهام و گرفتی که نشنوم. دستهات و بردی زیر روسری سفید گذاشتی روی گوشهام . سرم و بغل کردی .


دیشب شب بدی بود . حرفهایی که شنیدم درد داشت . ولی بین این همه آدم چرا تو اومدی تو خواب من؟