Sunday, November 4, 2007

من خوشبختم به اندازه تمام یک شنبه صبحهای این خونه . که مامان از ساعت ۹ صبح میخواد خرم کنه که بیدار شم . و جوجه هر یک شنبه از این که تله تابیس میبینه ذوق میکنه . من خوشبختم به اندازه تمام بارهایی که هلیکوپتر اسباب بازی که به جای اینکه پارسا باهاش بازی کنه باباش باهاش بازی میکنه روی سقف خونه گیر کرده . خوشبختی من به اندازه همه غرهای مامانه وقتی که حوله ام به جای توی حموم روی کوه لباسهای روی صندلیه . و بحث اینکه امروز درس تعطیله .