Sunday, December 16, 2007

نه بازهم در نمیاد این نفس. توی اتوبانهای بس سر و ته درست همون جایی که هیچ نظری ندارم کجاست دستهام و میکوبم روی فرمون. طلسم شدم. اخلاق مثل سگ رو نمیشه قایم کرد. رسما نمیشه . حتی اگر ساعت ۱۲:۳۰ شب هم بری زیر دوش با یک پخ که جیغ میکشی. کاش گریه میکردم. چرا گریه می کردم؟!! تا حالا شده حس کنی میخوای سرت و بکوبی به دیوار . یا بدوی انقدر سریع که گم شی . یا بخوابی انقدر که بیدار نشی . خیلی وقت پیش هوس این خواب بی بیداری حداقل زمان داشت.
البته امتحان هم داریم. امتحان هم میدیم. میشینم مرضهای مردم و به صف میکشم چند درصد سکیزوفرنیکن چند درصد بایپولار . چند درصد به طور رسمی و قطعی کس خل؟
اخلاق. سگ.