خمار از این همه خنده های این دوروز گذشته وسط روز از خواب بیدار شدم . این ایتون هم برای خودش صدا خارج میکرد . یک هو به خودم اومدم دیدم که اثری نیست ازت انگار که غم صدام رفته انگار که جای زخمهات هم کم شده . فکر میکنم که بخشیدمت . من بخشیدمت. .طلسمت دیگه سایه اش روی روزمرگی هام نیست .