ببینم اینکه تو یادته که اون یک موجودی بود که تو شیکم مامانش لگد میزد مامانش هم روی صندلی کتاب میخوند تا تصمیم بگیره اسمش و چی بزاره . بعد هم تو به این فکر میکردی که وای چقدر این داداشش نازه . بعد حالا همون موجود شده یک دختر خانم خوشگل جوان این یعنی من باید احساس پیری کنم؟