هنوز جعبه های باز نشده تو کنج اتاق خواب و سالن هست . این خونه اولین خونه ایست که فقط و فقط مال منه که هم اتاق خواب داره و هم سالن . هنوز لباسهای باز نشده روی زمین کنار تخته .
خسته ام . گوشه های تمام انگشتهام بریده . زانوها و پاها و کمرم هم درد میکنه .
ذهنم خالیه . فقط لیست کارهایی که هنوز مونده تو ذهنم راه میره .